مراقبه عاشورایی- ۱
نوشته شده توسط : حسين همتي

بنا به آموزه های اهل بیت برای سلوک باید سه گام اصلی را طی کرد:

اولا: انسان باید توجه کند و شرط ها و میثاق هایی را از خود بگیرد؛ که مرحله مشارطه است.

ثانیا: مراقب باشد تا به شرط هایی که بسته و میثاق هایی که تعهد داده، دقیقا عمل کند.؛ این گام دوم سلوک یعنی «مراقبه» است.

ثالثا: پس از مشارطه و مراقبه بر اعمال، باز گردد و میزان درستی و کمال عمل خود را محاسبه کند که به آن «محاسبه» گفته می شود.

مراقبه های قبل از عاشورا

مراقبه های قبل از محرم، ویژه قبل از عاشوراست. انسان باید در این مرحله توجه کند که چگونه آرام آرام، امام حسین علیه السلام در کربلا حاضر شدند و در آن سرزمین بار انداختند. چگونه کسانی که آمدنی بودند، به ایشان ملحق شدند و کسانی که رفتنی بودند از ایشان جدا گردیدند. چگونه کسانی که خود را از راه های دور و نزدیک به امام حسین در کربلا رساندند، امام را شناخته بودند. و چگونه کسانی که تا کربلا آمدند و با امام بوند اما نتوانستند با امام بمانند و در نتیجه از ایشان جدا شدند، کسانی بودند که به نور امام راهی نیافته بودند.

خیلی از آن هایی که از امام حسین جدا شدند، به ایشان تعلق داشتند و محب ایشان بودند؛ اما این تعلق و وابستگی به امام، پس از تعلق و وابستگی شان به دنیا بود. به همین دلیل نصرت و یاری شان به سید الشهدا، در حجاب تعلقات دست و پا گیر دنیا قرار گرفت. آن ها، با آنکه دوست داشتند که امام حسین را یاری کنند، اما وقتی به سید الشهدا رسیدند که کار از کار گذشته بود و عاشورا به پایان رسیده بود.

با توجه به این صحنه هاست که انسان متوجه خودش می شود و با خود محاسبه می کند. محاسبه می کند که آیا توانسته است نور امام را از روزنه کوچک این جسم ببیند و یا آنکه هنوز محجوب مانده است؟ در این مرحله از محاسبه است که انسان باید ببیند ندای سید الشهدا را که فرمودند: «من کان بازلا فینا محجته علی لقاء الله نفسه، فلیرحل معنا» شنیده است یا نه! اگر شنیده ایم، آیا از اهل سبقت و سرعت بوده ایم یا نه؟ آیا از کسانی نیستیم که کندی و سرعت کمشان، آن ها را از قافله سید الشهدا به تاخیر انداخت و جدایشان کرد؟ آدم سالک و محاسب وقتی حوادث قبل از عاشورا را می بیند متوجه جایگاه خودش می شود و خود را محاسبه می کند. محاسبه می کند که آیا مثل «ترنماه» نیست که کاروان سید الشهداء را در نزدیکی کربلا درک کرد، اما بهانه ی بردن آذوقه برای همسر و فرزندانش، او را از فیض همراهی با سید الشهداء جدا کرد؟

انسانی که اهلیت همراهی با سید الشهداء را دارد، برای امام و همراهی با امام شرط نمی گذارد و نصرت و یاری خود را به چیزی مشروط نمی کند. داشتن شرط برای همراهی، اولین حائلی است که مانع می شود و در آخر نیز او را از امام خود جدا می کند. به طوری که حتی اگر تا جایی توفیق معیت و همراهی امام را هم داشته باشد، لحظه ای می رسد که او را از امام جدا می کند.

مثل «ضحاک مشرقی» که با امام حسین به کربلا آمد، ولی قید کرده بود که یاری و همراهی من با شما تا جایی است که امید به پیروزی و غلبه شما وجود داشته باشد؛ اگر مطمئن شدم که امید پیروزی در کار نیست دیگر بیش از آن با شما عهدی ندارم. همین شرط بود که او را از عاشورا محروم کرد. ضحاک تا ظهر عاشورا صبر کرد و وقطی برای او قطعی شد که پیروزی در کار نیست و کار با شهادت سید الشهداء و یارانش به پایان خواهد رسید، مرکب خود را که در خیمه ها پنهان کرده بود سوار شد و پس از اجازه از امام، کربلا را ترک کرد. ضحاک مشرقی در لحظه غربت امام حسین علیه السلام و در لحظه ای که عالی ترین و ناب ترین جذبه های ایشان ساطع می شد و از قوی و ضعیف دستگیری می کرد، هیچ نوری دریافت نکرد و رشته تعلقش از سید الشهداء بریده شد.

این ها مراقبه و محاسبه های قبل از عاشوراست. با توجه به این عبرت ها و اتفاق های کاروان عاشوراست که انسان می تواند متوجه شود که آیا مخاطب ندای الهی قرآن بوده است یا نه.

«یا ایها الذین آمنوا، استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم»

فرصت تا عاشورا همیشه کوتاه است. در این فرصت کوتاه باید اهل کاروان خود را به قافله امام حسین برسانند. با محاسبه های قبل از عاشورا، انسانی که قصد همراهی با ولی خدا را دارد باید ببیند، اگر وابستگی و تعلقی حرکت او را کند می کند آن را کنار بگذارد. اگر شرطی برای همراهی با امام دارد، آن را کنار بگذارد و فاصله بین خود و امام را بردارد. باید همه تلاش خود را بکند که حتی اگر تا ظهر عاشورا هم شده تعلقات خود را کناری بنهد و مثل «حرّ» در کنار امام حاضر شود. حرّ اگر چه تا ظهر عاشورا در مقابل امام و صف سید الشهداء علیه السلام بود، اما در مدت هم سفری با ایشان، با محاسبه و دقت خود را سنجید و از تعلقات خود را آزاد کرد و در نهایت به همراهی ایشان رسید؛ و در رکاب ولی خدا به شهادت نائل شد.

سلوک با عاشورا، راه ورود به حرم امنیت الهی

سلوک با عاشورا، راه ورود به حرم امن ولایت ولی خداست. پس از مراقبه و ورود به وادی همراهی با ولی خداست که می بینیم این وادی، سرای آسایش و رحمت و امنیت است. اما همین وادی امن و رحمت برای کسانی که وارد این حوزه نشده اند، به واسطه ی امتحانات و آزمایش ها و سختی عبور از آن ها، جلوه بسیار صعبی دارد. «الجنه حُفّت بالمکاره و النّار حُفّت بالشهواه». لذت هایی که جهنم را در بر گرفته است، انسان را به جهنم؛ و مکارهی که بهشت را محاصره کرده است، او را به بهشت دعوت می کند.

ابراهیم خلیل الرحمن، نمونه کامل آن دسته از انسان های ملحق شده است. این یقین و اعتماد به خداست که همه آتش ها را گلستان می کند. مشکل انسان ها برای ورود به محیط امن ولایت همین است؛ چرا که آتش نفس شعله می کشد. سخت ترین مساله، اصل ورود و اهل راه شدن است؛ یعنی جایی که باید حجاب نفس و خودخواهی را کنار زد. از برخی علمای اخلاق نقل شده است که لذت های دنیا مثل بادام بو داده و گوشت کباب شده در تله ی شکارچی است. این همه بوی وسوسه برانگیز طعام برای آن است که او را به تله بکشاند. تله ای که از آن نجات و رهایی نیست.

باطن دنیا نیز مکاره است. اما ظاهر اغواگر آن انسان را دعوت می کند. باطن سختی عبور از پل صراط نیز همین مکاره دنیا در مسیر الحاق به ولایت است. وقتی قیامت جلوه می کند این پل از مو باریک تر می شود و عبور از آن سخت تر. ورود به محیط ولایت «صعب مستصعب» است، اما پس از ورود به آن حصن حصینی خواهد بود که آدمی در امنیت و اطمینان کامل به سر برده و هیچ عذابی او را تهدید نخواهد کرد.

«ولایت علی بن ابی طالب حصنی؛ فمن دخل حصنی امن من عذابی».

در عاشورا کسانی که به این محیط وارد شدند، خود را فراموش کردند و جذبه های ولایت سید الشهداء به گونه ای آن ها را با خود برد که خبر از رنج ها نداشتند. همه تعلقات خود را پشت سر گذاشتند و به تعبیر دیگر، همه آن صحنه های سخت که هر کدام برای زمین گیر کردن هزاران سالک کافی بود، برای آن ها گلستان شد. از طرف دیگر کسانی که به دنبال کوچک ترین لذت بودند، همه لذت ها دامن گیرشان گردید و آن ها را زمین گیر ساخت.




:: موضوعات مرتبط: استاد سيد محمد مهدي ميرباقري , ,
:: بازدید از این مطلب : 454
|
امتیاز مطلب : 93
|
تعداد امتیازدهندگان : 23
|
مجموع امتیاز : 23
تاریخ انتشار : دو شنبه 15 فروردين 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: